محل تبلیغات شما

بنیاد صیانت از خانواده



عظمت ایرانی از زبان اهل سنت

احمد بن حنبل، از پیامبراکرم نقل می کندکه حضرت فرمودند:

نزدیک است که خداوند متعال، اطرافشما را از عجم پر کند. آنان چون شیرانی هستند که فرار نمی کنند. طرف های درگیر ودشمنان شما را می کشند و از غنیمت های شما استفاده نمی کنند.

یعنی هدف ایرانیانکشور گشائی نبوده بلکه بصیرت منطقه ای و خارج از مرزها می باشد بدون اینکه در امورداخلی آنها دخالت کند. (مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 11)


اسامی یاران ایرانی اهل البیت

o    سلمان فارسی

o    میثم تمّار،صحابه امام علی (علیه السلام) و فرزندان و نوادگان او

o     ابان بن ابیعیّاش (ابن بن فیروز)، صحابه امام سجاد، امام باقر، امام صادق (علیهمالسلام)

o    ابویزید بسطامی،(طیفور بن عیسی بن آدم بن عیسی بن سروشان)، شاگرد، مَحرم و سقّای امام صادق.

o    حزیر بن عبداللهازدی کوفی سجستانی، یار امام صادق (علیه السلام)

o    جابر بن حیّانخراسانی، شاگرد مکتب امام صادق (علیه السلام)، شیمی دان؛

o    عمران بن عبداللهبن سعد اشعری قمی، از یاران امام صادق (علیه السلام)؛

o  آدم بن عبدالله بن سَعد أشْعَری قمی، از یاران امام صادق(علیه السلام) و بیش از 23 نفر دیگر از خانواده اشعری که جملگی در خدمت حضراتمعصومان تا زمان امام هادی بودند

o    عمّار بنعبدالحمید سِجِستانی، از یاران امام صادق (علیه السلام)؛

o    عبدالله نجاشی،از یاران امام صادق (علیه السلام)، و استاندار فارس» و اهواز»

o    ابراهیم بن ابیمحمود خراسانی، از یاران امام کاظم و امام رضا (علیهما السلام)؛

o    بی بی شطیطه، ازدوست داران و یاران امام کاظم (علیه السلام)

o    بِشْر حافی (بشربن حارث)، مورد توجّه امام کاظم (علیه السلام)

o  محمّد بن خالد بن عبدالرّحمن بن محمّد بن علی برقی قمی: ازیاران امام کاظم، امام رضا، امام جواد (علیهم السلام)

o    زکریّا بن آدم، ازیاران امام رضا (علیه السلام)

o    ابراهیم بن هاشمقمی، از یاران امام رضا (علیه السلام)

o    مرزبان بن عمران،از یاران امام رضا (علیه السلام)

o    احمد بن محمّدبَزَنطی، از یاران امام رضا (علیه السلام)

o    عبدالعزیز مُهتَدی،وکیل امام رضا (علیه السلام)

o    حسن بن سعیداهوازی، از یاران امام رضا (علیه السلام)

o    حسین بن سعیداهوازی، از یاران امام رضا (علیه السلام)

o    فضل بن شاذان،متکلّم زبردست نیشابوری؛

o    اباصلت(عبدالسّلام بن صالح بن سلیمان خراسانی)، از یاران مشهور امام رضا (علیه السلام)

o    ابن سِکّیت، ازیاران امام جواد و امام هادی (علیهما السلام)؛

o    علیّ بن مَهزیاراهوازی، از یاران امام جواد و امام هادی (علیهما السلام)؛

o    ابراهیم بنمَهزیار، از یاران امام جواد، امام هادی، امام عسکری و امام زمان (علیهم السلام)

o    احمد بن محمّد بنعیسی؛

o    احمد بن محمّدخالد برقی قمی، از یاران امام جواد و امام هادی (علیهما السلام)

o    عبدالله بن جعفرحِمْیَری، شیخ القمیین، از یاران امام هادی (علیه السلام)

o  احمد بن اسحاق قمی (ابوعلی احمد بن اسحاق بن عبدالله بنسعد)، وکیل امام عسکری و سفیر امام زمان

o    علیّ بن ابراهیمقمی از یاران امام عسکری (علیه السلام)

o    محمّد بن حسنصفّار، از یاران امام عسکری (علیه السلام)، صاحب بصائر الدّرجات»

o    احمد بن داوودجُرجانی، از یاران امام هادی (علیه السلام)

o    سعد بن عبداللهاشعری قمی؛

o    حسن بن خالد،برادر محمّد بن خالد؛

o    شهربانو، مادرحضرت سجّاد (علیه السلام(

o    وکیل امام زمان: حسینروح نوبختی،

o    وکیل امام زمان:ابوسهل نوبختی، متکلّم هم عصر حلّاج؛

o    وکیل امام زمانعلیّ بن بابویه قمی، از یاران امام عسکری و امام زمان (علیه السلام)؛

o    وکیل امام زمان شیخصدوق فرزند ابن بابویه

o    وکیل امام زمان:قاسم بن علا آذربایجانی،. (کتاب یاران ایرانی تبار معصومان)


خطبه دوم

موضوع دوم :

انتخاباتریاست جمهوری و شورای های اسلامی با تمام تخلفاتی که داشت تمام گردید و جبهه مقابلهم بر حسب وظیفه آرامش خود را حفظ کرد تا آنجا که در مراسم تنفیذ دوازدهمین رئیسجمهوری اسلامی ایران تمامی نامزدهای انتخاباتی شرکت کردند و همگی کشور را آمادهبرای مدیریت جدید نمودند و تمام شائبه ها از بین بردند که اگر کوتاهی در انجاممسئولیت ها شود ، نتوان آن بر گُرده جبهه مقابل انداخت.

اماشهرستان تربت جام از امتیازات خاصی برخورد دارد است اولین آن، اینکه در رده بالایشهرستانی و در ردیف نفرات اول تا سوم استانی قرار دارد که علی القاعده نبایستی آنرا موش آزمایشگاهی قرار داده و از مسئولین تازه کار استفاده کرد. اما دومین امتیازو نقطه ثقل تربت جام که زبان زد عام و خاص شده و حتی جناب مولوی حاج قاضی در جلساتمختلف و به عنوانین به آن تصریح نموده و آن جلوتر از علماء اهل سنت در عامل وحدتمنطقه دانسته، وجود مبارک جناب آقای دکتر طاهری به عنوان پدر معنوی و امام جمعهشهرستان است که تقوا و عمل را با هم جمع کرده و مدیریت منحصر به فرد را که همهمردم از آن بهره مند، ایجاد نموده است.

وقتی ایندو امتیاز را کنار همدیگر می گذاریم معنایش این خواهد بود که تربت جام تازه خود راپیدا کرده و و امروز از همه دوران خود قوی تر شده است و نخواهیم گذاشت که عده ایآن را با فرقه گرائی و بد مدیریتی به عقب برگردانند. و مردان قوی، همراهان قوی میخواهند  لذا انتظار می رود از انتصابمسئولین تازه کار و یا دسته چندمی و یا فرقه گرا به شدت پرهیز گردد.  چرا که امروز برای مردم خوب تربت جام و مسئولینشهرستان یک چیز مسلم و حتمی شده است به اینکه هر برنامه ای در شهرستان بدون محوریتامام جمعه انجام گیرد، ابتر مانده و نتیجه مثبتی برای مردم نخواهد داشت.

 


خطبه دوم

موضوع اول :

عده ای ازروایات توصیه می کنند که اگر می توانی غذایت را نون و نمک قرار بدهی و پولت راذخیره کنی و به حج بروی و هر ساله آن را تکرار نمائی و هرسال حج باشی ، انجام بدهو عده ای هم که مشکله عده قبلی را نداشته و بدون زحمت مالی می توانند هر سال به حجبروند در صورت کوتاهی توبیخ شده اند مثل توبیخ امام صادق علیه السلام آقای عذافررا که فرمود : مَا یَمْنَعُكَ مِنَ الْحَجِّ فِی كُلِّ سَنَةٍ و به عموم مردم همتوصیه می شد که قدر و عظمت حج را وقتی از دار دنیا رفتید و وارد قبر شدید ، میفهمید و آنجا خواهید گفت تمام دنیا به یک حج عوض نمی کنم اما شبهاتی که امروزانجام می گیرد استارتش در زمان امام  صادقعلیه السلام خورد که مداومت بر حج لازم نبوده پول دیگر حج ها را صرف امور فقراءنماید که سه جواب داده شد اولا قصد آنهائی که این حرف ها را می زنند کمک به فقراءنیست بلکه تعطیلی حج است در حالی خداوند خانه خدا را قوام کار مردم قرار داده است(امام صادق) و ثانیا: حج به آدمی سلامتی بدنی و روحی (استواری در دین) و وسعت رزق دادهو تنها جنبه ثوابی ندارد که ثوابش با صدقات به فقراء سنجیده شود (امام سجاد) وثالثا :در ایام حج امام زمانش نیز حضور داشته و او همراه امامش نیز هست که خود بهآدمی آرامش خاص می دهد (میزان الحکمه باب حج) و رابعا : اگر هم جنبه ثوابی می داشتثواب آن قابل برای قیاس در باره صدقات به فقراء نبود و لذا به کسی که یک بار حجرفته بود و به دنبال ثوابی همچون حج می گشت، فرمود اگر آن گوه ابوقبیس طلا می بودو همه اش مال تو بود و به تمامه صدقه می دادی ، به ثواب حج نمی رسیدی (مَابَلَغْتَ مَا بَلَغَ الْحَاجُّ )( الكافی 4ص 258) اما نکته ای که حج امسال دوسال قبل با شهادت پانصد زائر ایرانی همراه بود دو تا معنی دارد یکی اینکه ما شرائطخود را بر عربستان تحمیل کردیم بدون اینکه از حج ابراهیمی خود کوتاه بیائیم  و معنای دوم این است که وقتی شیعه قائل است کهحج نبایستی تعطیل شود ، با تمام سختی هایش آن را انجام می دهد و قدرت شیعه در اداءفرائض است نهایتا چون وجوب حج متوقف بر تامین امنیت است عربستان بایستی امنیت جسمیو روحی زائران را تامین نماید که امیدوارم حاجیانی که امسال به حج می روند بهسلامتی به اوطان خود برگردند. 


خطبه دوم

مناسبت ها

امروزجمعه 13 مرداد مصادف با 11 ذیقعده فرخنده میلاد حضرت امام على‏بن‏موسى الرضا(148ه.ق) شنبه14 مرداد سالگرد نهضت مشروطه (1285 ه.ش) // روز حقوق بشر اسلامى وكرامت انسانى‏ // بمباران اتمى هیروشیما و ناكازاكى توسط آمریكا با بیش از 160 هزار كشتهو مجروح (1945 م) یکشنبه15 مرداد سالروز شهادت عباس بابایى‏(1366 ه‍ ش)دوشنبه16 مرداد تشكیل جهاد دانشگاهى(1359 ه.ش) سه‏شنبه17 مرداد شهادت مظلومانه دیپلمات‏ها وشهید محمود صارمى، خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى در افغانستان به‏دست گروهطالبان (1377 ه.ش) - روز خبرنگار چهارشنبه مرداد شهادت امیرخلبان حسین لشكرى؛با سابقه‏ترین آزاده ایرانى با سال اسارت (1388 ه.ش) پنج شنبه 19مرداد 17ذیقعدهدرگذشت آیت‏الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم(1355 ه‍.ق) این روز را به خبرنگاران تبریک می گویم و توصیه می کنم که هیچ گاه دچارجاماندیگی نشوند هم در سطح شهرستانی و هم در سطح استانی و احیانا خارج از کشوری واگر جا ماندیم ، دیگر آنجا مال ما نیست یعنی با اینکه تحولاتش را شما رهبری میکنید اما نتیجه و بهره برداری را دشمن انجام می دهد مثل مصر، تونس، لیبی، یمن، وفلسطین ولی در جائی بودید رهبری و نتیجه مال شماست مثل غزه و جنگ 33 روزه که  11 خبرنگار به شهادت رسید.


خطبه اول

برای جبرانضعف مالی و ذهنی و علمی و معنوی راهکارهائی قرار داده شده تا نه تنها دلت نگیرد وآرامش را از دست ندهی و نه تنها احساس نفاق در قلبت ایجاد نشود بلکه نقطه ضعف تبدیلبه نقطه قوت گردد مثلا برای کسی که نمی توانند به مکه برود، نماز جمعه قرار دادهشده و برای اینکه حس شهادت در اکثر مردم وجود ندارد، شعار شهداء شرمنده ایم قرارداده شده تا نفاق زندگی او را نگیرد و اما یکی از عوامل نفاق، تنهائی و غربت بودهخواه مسافر باشد و یا مهاجر و یا اینکه از نداشتن بچه رنج تنهائی می برد که در اینصورت فکر آدمی را به هزار جا می رود اینجا که فرموده اند  به غریب اهل البیت امام رضا علیه السلام متوسلشو که او را متكفل احوالات غرباء قرار بوده ( ان الامام علی بن موسی الرضا متكفللاحوال الغرباء )( فوائد الرضویه) حتی به مسافر قبل از حرکت گفته اند که  بگویند اللهم انی اسئلك بحق ولیك الرضا علی بنموسی الرضا الا سَلمتَنی به فی جمیع اسفاری (در مدت طول سفرم) (فوائد الرضویه ) نهایت اینکه قبلا بایستی خود را به او بشناسانیکه  شرط عرفان به امام رضا است به اینکه شرطقبولی زیارت هر امامی عرفان به حق او بوده و عرفان به حقشان به باوریت و اقرار بهواجب الطاعه و مفترض الطاعه بودن آنهاست ولی عرفان به حق امام رضا علیه السلام ـنقل از امام صادق ـ به این باوریت تنها نبوده بلكه باید بداند كه آن آقا غریب وشهید است (یعلم انه امام مفترض الطاعه غریب شهید )(وسائل الشیعه ج10ص435) از اینکهزائرش غریب بوده و تو هم بایستی آقا را غریب بدانی دو نتیجه گرفته می شود به اینکهاولا : نتیجه گرفتن حتمی است و ثانیا : به قول امام صادق زائرین امام رضا خاص وخاص ، و اندر فالاندر هستند (بحار102ص35و 38) اینکه نتیجه قطعی است چرا که هر کجادر محدودیت قرار بگیری ، هوشت بالا می رود مثل فقر و زندان و مریضی و مسافرت (اصلامسافرت گذاشتن تا تو پولدار بشوی) اما بعد از محدودیت واسطه امام رضا قرار می گیردآنهم به شرط اینکه آقا را غریب بدانی یعنی بایستی بالاتر زائر غِبی و روز درمیان  باشی و هر روز از راه دور و نزدیك باسلام و خواندن زیارت خاصه یا امین الله و یا تشرف به حرم ابراز علاقه و تجدیدولایت نمائی چنانكه عادت و رسم و رسوم قدیمی ها بود. این جوری که شد در موقع گرفتاری یا جوری نجاتت می دهد کهپس از رفع گرفتاری پاک مادر زاد باشی و با یک هوش قوی وارد میدان کار بشوی و یااگر تو را با گرفتاریت تنها گذاشت معنایش این است که بهشت را برای تو از همین الانضمانت کرده ام خیالت راحت باشد  چنانکهوقتی به عیادت علی بن عُبید الله رفت و بیشتر از دیگران در نزدش نشست . فهمید کههمسر او جایگاهی که امام نشسته بوسه زده ، فرمود : علی بن عبید الله و همسر وفرزندش از اهل بهشت ند . (اصول كافی ج2ص210)


مطلب صد و شصت و شش (ادامه اثر اول ملاحظات خواستگاری) 

     رابعاً : بهترین ها برای رفع خستگی و ایجاد آرامش و دلدادگی ، زن صالحه است( نه هر زنی ) در وجه نام گذاری ن به نِساء ، می گویند : لِاّنَّهُ لَمْ یَكُنْلِآدَم اُنْسٌ غَیْرَ حَوّاء برای حضرت آدم محلِّ اُنسی غیر از حواء نبود و اینانس موجب شده كه تدریجاً به دیگر ن ، نساء گویند .         

     آرامشِ زندگیِ پیامبر در كنارِ خدیجه را ، ابن اسحاق و محمد بن یسار نقل میكنند و می گویند : چـون حضرت خدیجه و ابـوطالب از دار دنیا رفتند و مصائب برپیامبر شدّت گرفت ، مجبور به هجرت شد و تا زمانی كه خدیجه زنده بود ، پیامبرضَرَبات مشركینِ مكه را به راحتی تحمّل می كرد چرا كه او محلِ انس پیامبر بود (كان رسول الله یسكن الیها ) و حضرت بواسطه وجود خدیجه آلام را تحمل ، و هجرتیننمود .

      اگرچه مرد بر زن از جهاتِ قوای جسمانی ، روحی ، مدیریتی و . برتری داشته ولی وقتیبه مرزِ صالح بودن برسند ، زن بر مرد برتری داشته ( اَلْمُوْمِنَهُ اَعَزُّ مِنَالْمُؤمِنِ )(بحار67ص159) و از هزار مرد بهتر و مفید تر بوده و بلكه ارزش كیمیایاحمری او ، دو درجه بالاتر از  مقام مردصالح است .(وسائل الشیعه14ص122)


مطلب صد و شصت و پنج (ادامه اثر اول ملاحظات خواستگاری) 

      ثالثاً : زنِ صالحههم ردیف و هم عرضِ قناعت شمرده شده و همان طوری كه هر كسی به ثروتی رسیده به واسطهقناعتش بوده ، ( حتی پول داران نتوانستند با اسراف كاری جلـوی نابـودی ثروتشان رابگیرند ) مرد هم به واسطهِ زنِِِ صالحه اش ، به جایی خواهد رسید كه مورد غبطهدیگران قرار گیرد .    

      و نیزبین دو نعمتِ قناعت و زوجه صالحه ـ كه دو عامل پیشرفت ند ـ عامل زوجهِ صالحه ترقّیقوی تر از قناعت دارد . ( اَلدُّنیا مَتاعٌ وَ خَیْرُ مَتاعِها اَّوْجَهُ  الصَالِحَهِ )(بحار103ص222)


مطلب صد و شصت و چهار (ادامه اثر اول ملاحظات خواستگاری) 

      مردیخدمت رسول اكرم رسید و عرضه كرد : همسری دارم كه در زمان ورود م بـه خانه ، بهاستقبـالم می آید و در مـوقع خـروج ، مشایعتم می نمـاید    و چون مـرا مغمـوم و محزون می بیند ، می گوید: چرا غصه می خوری ؟ اگر حزن و غصه تو به خاطر دنیا و رزق و روزی است ، بدانخداوندِ متعال دیگران را مأمور كرده تا روزی ما را برسانند و چنانچه برای أمرِآخرت خویش محزونی ، امیدوارم خداوند حزن و همتت را بیشتر نماید .

     حرفهای آن مرد كه تمام شد ، رسول اكرم فرمودند : اِنَّ لِلّهِ عُمّالاً وَهذِهِ مِنْ عُمّالِهِ وَ لَها نِصْفُ أَجْرِ الشَّهید. (وسائل الشیعه15 ص17)خداوند متعال بر روی زمین كارگزارانی دارد و همسر تو از جمله آن كارگزاران است وبرای او نصفِ اجرِ شهید در نظر گرفته شده با این فرق كه شهید بدون واسطه ، و زن تومع الواسطه از عُمّال معبود ند چرا كه برای مرد خویش جاذبـه ، اطمینان ، و آرامـشرا ایجاد كـرده و در اِصلاحِ دین و دنیای او همیارش گردیده است .

      و اینلـذتی است كه هـوس بازان و یا كـسانی كه بـدونِ ملاحظات خواستگاری ازدواج  نموده اند ، نچشیده و نخواهند چشید .


مطلب صد و شصت و سه (ادامه اثر اول ملاحظات خواستگاری) 

     ثانیاً : در بعضی از روایات به زنِ صالحه حكم نمازِ نافله ای داده شده كهجبران كننده نقائصِ واجبات است یعنی زن صالحه جبران كنندهِ نقائص قبلی تـو و پوششیبر عیوب و نقیصه های بعدی توست چنانكه پیامبر اكرم بعد از اشاره به این نكته یظریف (منهج الصادقین4ص252) می گوید: ای اصحابِ من اگر می خواهید عاقبت بخیر شوید وسرمایه اتان از بین نرود و شاهدِ زوال آن نباشید و ثروتتان را در راه سعادت دنیا وآخرتِ خویش مصرف نمایید ، متعبِّد به سه خصلت شوید:  زبانی مشغول به ذكر خدا  ، و قلبی شاكر ، و همسرِ مؤمنی را برای زندگیخویش گزینش و انتخاب نمائید .


مطلب صد و شصت و دو (اثر اول ملاحظات خواستگاری) 

      یعنیهمـدمی با زوجه ای كه ایجاد درد سر برای تو نكرده و از جهت شوهـرداری و دیانت ،امتیاز خاصـی داشته و مُعین دنیا و آخـرت تو است .  زن صالحه امتیازاتی دارد كه می توان درصدِ تحقیقاتِخویش را در زمانِ خواستگاری ، با آن ضریب بندی كرد .

     اولاً: از بین صفاتی كه بیشترین نفع را برای مؤمن داشته ، صفت تقوی بودهچرا كه تمام زیبایی ها و صفاتِ حسنه را در خود جای داده مثلا وقتی انسان تقوی داشتو گناه را ترك كرد ، خواهد فهمید كه ضریبِ ذهنیِ او چقدر بالا رفته است و مرتبه یدوم زیبایی ها كه مؤمن بیشترین نفع را بعد از تقوی می برد ، زنِ صالحه است ( مَااسْتَفادَ المُؤمِنُ بَعْدَ تَقْوَی اللهِ عَزَّو جَلَّ خَیْراً لَهُ مِنْزَوْجَـهٍ صالِحَهٍ )(میزان الحكمه4ص 288) چرا كه زنِ صالحه مكمل و بالِ دیگرِپیشرفتِ مـرد بوده ، او كه تا به حال  بایك بالِ تقوی حركت می كرده ، پس از ازدواج با دو بالِ تقوی و زوجه ی صالحه پرواز ،و پیشرفت را در متن زندگی خویش قرار داده تا آینده اش را از همین آلان تضمین نماید.


مطلب صد و شصت ویک (ادامه علت دوم غیرت ناقص) 

      بنابراین دختری كه نیازمندِ مردی هیبتی و آگاه به واقعیت هاست تا بتواند در مشكـلات بهاو پناه ببـرد ، نباید با بی غیـرت ازدواج نمایـد. یعنی با جـوان  و پسری كه طبعِ احساساتی دارد و زبانش به سفربه خارج و استفادهِ از وسائل خارجی مفتخر است و نیز ناف او را با موسیقی بریده اند، ازدواج ننماید و بداند كه روزی دماغِ به خاك مالیده خواهد شد. (بحار79ص115) و او هم در آتشگیره ای كه شوهرش درست كرده ، خواهد سوخت . یعنی همان طوری كهنی كه مدیریت منزل را به عهـده گرفته و دستـورات شان مطاع است ، از مسائل شوئی لذتی نمی برنند ، دخترانی كه با بی غیراتان زندگی می كنند ، هیچ گاه ارضـاءنخواهند گشت كه با كمی انتظار در جـای خـودش مـورد بررسی قرار می گیرد .

      وبدیهی ست كه دختر می تواند زیبائی خویش را با نِجابت حفظ نماید تا چنین پسرانی بهخود اجازه ندهند كه به خواستگاری او بیایند و گر نه زیبائیِ بدونِ نجابت ، مُدَّعیساز است نه مُحبّ  و خواستگار ساز . وزیبائی بدون نجابت نیز هیچ گاه به نفع زن نبوده و آخرش شوهرانی بی هیبت است . ( لایَنْفَعُ الْحُسْنُ بِغَیْرِ نِجابَهٍ )



نه تنها از حقوق مرد، زیبا سازی و چهره پردازی و تزیین ست. بلكه باید زمینه تمكّن همسر خویش را آماده نماید. و وقتیبحث از حقوق شبانه، مخفیانه، و خلوت زن و شوهر می شود؛ حیاء اجازه باز نمودن آن رانمی دهد. ولی از جهتی نقل آن احساس می گردد. زیرا قسمتی از اختلافات، بخاطر اهمیتندادنِ طرفیین به این گونه مسائل ست. لذا مجبوریم ادب و ضرورت را جمع نمائیم واختصار و اجمال گوئی مفهمِ به معنا را لحاظ و از منفی گرائی به دور باشیم.

زن باید زمینهِ تمكّن را برای همسر خویش آماده و عوامل واسبابی كه موجب تنفّر و جدا خوابی شوهر می گردد، ترك و زائل نماید. به طوری كه هرگاه شوهر به رختخواب برود، هم زمان با او به رختخواب رفته و خویشتن را به او عرضهو بدون لباس، بدنش را با بدن او مماس نماید؛ آن وقت بخوابد. (لا یَحِلُّلِأِمْرَأَهٍ اَنْ تَنامَ حَتّی تَعْرُضَ نَفْسَها عَلَی زَوْجَها تَخْلَعُثِیابَها وَتَدْخُلُ مَعَهُ فِی لِحافِهِ فَتَلْـزِقَ جِلْدَها بِجِلْدِهِ فَاِذافَعَلَتْ ذلِك فَقَدْعُرِضَتْ)(وسائل الشیعه 14ص126)ن پیامبر كه دست آموختهِحضرت ند، در مدت زمانی كه از ماه رمضان مجبورند روزه اشان را افطار نمایند، قضاءآن را تا ماه شعبان به تأخیر می انداختند؛ تا نكند مانع از حوائج همسرشان، رسولخدا بشوند و در ماه شعبان، رسول اكرم و همسرانش با هم روزه می گرفتند.(وسائلالشیعه 7ص360) در این اثناء اگر شوهر در خواستتمكن نمود، حق ندارد موضوع را عوض كند   ویا به تأخیر بیاندازد. تا همسرخوابش ببرد. امام صادق(ع)آنان را مسوّفه ای كه موردلعنت ملائكه اند، معرفی نموده است. (من لا یحضره الفقیه 3ص281)


آخرین جستجو ها

بجنورد1400 Allen's life velmepomis Frank's receptions تیمیتا شاپ باران یعنی تو برگردی . . . hipsexiphi شاهزاده خانم روز قیامت میم‌نوشت